top of page

سوگیری شناختی و اثر شترمرغ

Updated: Jun 11


ree

همه ما دوست داریم خود را موجوداتی منطقی و متفکر مستقل بدانیم که در زمان لازم به منطقی ترین نتیجه ممکن می رسد. متاسفانه واقعیت کاملا برعکس است. تفکر ما عمیقا تحت تاثیر نواقص ذهنی قراردارد که " سوگیری های شناختی"  Cognitive Biases   نامیده می شود.

سوگیری های شناختی نخستین بار در دهه های 1970 و 1980 توسط عموس تروسکی و دنیل کانمن مطرح گردید. سوگیری های شناختی الگوهای ذاتی از تفکر هستند که منجر به تصمیمات و رفتارهای غیر منطقی می شوند.سوگیری های شناختی می توانند از عملکرد خودکار مغز یا محدودیت های شناختی مختلف نشئت بگیرند که علی رقم تلاش عامدانه برای تفکر منطقی قادر به غلبه بر آنها نیستیم. سوگیری های شناختی شدیدا بر نحوه درک و چگونگی تفسیر اطلاعات تاثیر می گذارند و غالبا فرایندهای تصمیم گیری را کنترل می کنند. برخی از شیوه های تاثیرگذاری سوگیری شناختی بر تفکر عبارتند از :

  • اطلاعاتی را پردازش و به خاطر می آوریم که ایده ها ، دیدگاه ها و ارزش های کنونی مارا تایید می کنند.

  • در زمینه هایی که در آن ها مهارت نداریم ، توانمندی های خود را دست بالا در نظر می گیریم.

  • بر اطلاعاتی اتکا می کنیم که اغلب به خاطر می آوریم.

  • تمایل داریم تا رویدادهای گذشته را قابل پیش بینی تر از آنچه واقعا بودند در نظر بگیریم.

  • از ضرر کردن بیشتر از دستیابی به چیزی با ارزش می ترسیم.

  • تمایل داریم تا تصمیمات را تنها بر اساس نتایج آن ها قضاوت کنیم.

چاروپات و دویس ، سوگیری شناختی را به عنوان اصطلاحی برای همه تحریف ها در ذهن انسان که " به سختی قابل جلوگیری " است معرفی نموده اند. به طوری که فرد در هنگام تصمیم گیری وادار به ادراک یا قضاوتی می شود که بطور سیستماتیک از واقعیت فاصله می گیرد. سوگیری ها معمولا به طور ناخودآگاه و اتوماتیک به کار گرفته می شوند و بدون اینکه افراد از اثر و وجود آن ها آگاه باشند اتفاق میافتند.

سوگیری ها در همه جنبه های زندگی رخ می دهند. همچنین آن ها در زندگی روزمره می توانند بصورت ناخودآگاه جایگزین محاسبات ریاضی پیچیده شوند. بر همین اساس قضاوت های افراد در زندگی ، اغلب به جای روش های مرسوم تجزیه و تحلیل ، متکی به سوگیری های شناختی است. به عبارت دیگر سوگیری شناختی باورها یا عقاید تحریف شده یا از پیش شکل گرفته است که باعث می شود تفکر و استدلال فرد دچار نقصان و تحریف شود ، انتخاب عقلانی و قضاوت صحیح نکند ، نتیجه گیری نادرست کند و تصمیم غلط بگیرد. در برخی موارد ممکن است سوگیری نتایج مثبت داشته باشد ولی احتمال بروز نتایج منفی آن بسیار بیشتر است.

سوگیری های شناختی خطاهای سیستماتیک و ذاتی در تفکر هستند که در همه افراد مشترک هستند. آن ها بر نگرش یک شخص نسبت به جهان ، قضاوت و تصمیماتش تاثیر می گذارند و اگر از حضور آن ها آگاه نباشیم ، همه آن ها برای افراد مجهول خواهند ماند.

به زعم صاحب نظران دلایل سوگیری هیا شناختی عبارتند از : هیجانات ، انگیزه های فردی ، محدودیت توانایی ذهن در پردازش اطلاعات و همچنین فشارهای اجتماعی. ناگفته نماند که سوگیری شناختی ممکن است با افزایش سن و به دلیل کاهش انعطاف پذیری شناختی نیز افزایش یابد.

علائم سوگیری های شناختی

همه افراد از خود سوگیری های شناختی بروز می دهند. شاید تشخیص آن در دیگران آسان تر باشد. اما مهم است که بدانید این چیزی است که بر تفکر شما نیز تاثیر می گذارد. برخی نشانه ها مبنی بر اینکه ممکن است تحت تاثیر نوعی سوگیری شناختی قرار بگیرید عبارتند از :

  • فقط به خبرهایی توجه می کنید که نظرات شما را تایید می کنند.

  • سرزنش عوامل بیرونی در شرایطی که بر اساس خواسته شما پیش نمی رود.

  • یک شخص موفقیت دیگران را به شانس نسبت می دهد اما برای موفقیت های خود اعتبار شخصی قائل می شود.

  • یادگیری سطحی در مورد یک پدیده یا دانش و سپس فرض می کنید که همه چیز را در آن مورد می دانید.

هنگامی که در مورد جهان پیرامون خود قضاوت می کنیم و تصمیم می گیریم ، دوست داریم تصور کنیم که تصمیمات ما عینی ، منطقی و قادر به ارزیابی تمام اطلاعاتی هستیم که در دسترس ماست. متاسفانه این سوگیری ها گاهی اوقات منجر به تصمیمات نادرست و قضاوت های بد می شود.


ree

انواع سوگیری های شناختی  و اثر شترمرغ  Ostrich Effect

بررسی مطالعات مختلف در حوزه سوگیری های شناختی نشان می دهد که انواع سوگیری های شناختی را می توان در چندین حوزه مشتمل بر تصمیم گیری ، ارزیابی ، ارتباطات ، انتظارات و دلایل اقدامات بررسی نمود. به عنوان نمونه یکی از سوگیری های شناختی تصمیم گیری " اثر شترمرغ " نام دارد.

 

شترمرغ هرگاه از چیزی بترسد ، سرخود را در زیر شن فرو می برد و تصور می کند چون خطر را نمی بیند از آن در امان مانده است. برهمین اساس تمایل ذهن به نادیده گرفتن اخبار بد و وانمود کردن اینکه اوضاع خوب است اثرشترمرغ یا " سوگیری روال نگر " Normalcy Bias نام دارد. در زبان فارسی نیز کسی که خودش را به نادانی زده است ، با عنوان کبکی که سرش را زیر برف فرو برده است یاد می شود.

اکثر افراد بر این باورند که چون تا بحال همه چیز خوب پیش رفته از این به بعد هم همینطور خواهد بود. در واقع این افراد علائم خطر و عواقب آن را ناچیز گرفته و دست کم می شمارند. همچنین در شرایطی که نتایج حاصل از انتخاب یک گزینه معلوم و مشخص نیست ، سوگیری به سمت گزینه های با احتمال مشخص تر بیشتر می شود که به آن سوگیری "  اثر ابهام "   Amiguity Effect  می گویند. برای مثال هنگام انتخاب بین یک تکنولوژی بسیار جدید که از آن اطلاعی نداریم ممکن است تمایل به تکنولوژی قدیمی تر  که برایمان آشناتر است و ریسک کمتری دارد بیشتر باشد. اثر ابهام مانع از امتحان گزینه های جدید می شود که می تواند  سودها یا زیان های ناشناخته ای برای ما داشته باشد.

به ویژه زمانی که افراد از نظر احساسی با موضوعی درگیر شده باشند ، وقتی در معرض اطلاعات ناراحت کننده قرار می گیرند به جای رنج کشیدن و تحمل اضطراب ناشی از آن ، تمایل دارند به سادگی آن اطلاعات را نادیده بگیرند. در واقع تعارضی بین آنچه ذهن منطقی ما تصور می کند که مهم است و آنچه ذهن عاطفی ما پیش بینی می کند که دردناک است رخ می دهد و با در نظر گرفتن جنبه های مثبت و انکار واقعیت های منفی در مورد یک موضوع ، حواسمان را از خطرات احتمالی پرت می کنیم و هشدارهای پیش گیرانه را جدی نمی گیریم.




Comments


برای استفاده از خدمات رایگان کلیک کنید :

کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به دکتر حامد جنتی می‌باشد

disc-styles-hero_1200.png
bottom of page